یک دلتنگی هم است که سوا از دلتنگی خانواده و دوست و آشناست. دلتنگی که فقط وقتی جایی زندگی کنید که زبان اهالی اش با شما فرق دارد به سراغتان می آید. با اینکه ما زبان فارسی را همراه زبان آذری از کودکی یاد می گیریم و حرف می زنیم اما نمی توان کتمان کرد که زبان اهالی شهر و مردم شمال غرب کشور آذری است. من آدم تعصبی نیستم و فارسی را به خوبی زبان آذری حرف می زنم اما گاهی احساس می کنم گوش هایم بیشتر از ظرفیتشان فارسی شنیده اند. احساس می کنم یک چیزی کم است، یک عنصری در بدنم کم شده است، مثل عنصر زبان مادری! 

دیروز نشستم و چند آهنگ قدیمی آذری دانلود کردم که شاید اگر در شهر خودم بودم اصلا سراغشان نمی رفتم اما خودم و خدا میداند با چه لذتی هر تِرَک آن را چند هزار بار گوش دادم

یکی اش را اینجا می گذارم شاید دوست داشتید :)



هارد اینترنال بدنمان!

درس هایی از آبدوغ خیار

کمبود عنصر زبان مادری

زبان ,آذری ,نمی ,یک ,فارسی ,دلتنگی ,حرف می ,فارسی را ,زبان اهالی ,که زبان ,زبان آذری

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

salamatirani تکثیروپرورش ماهیان زینتی اب شور و شیرین پیامن معین الحق دانلود پاورپوینت بهاربارنج نوشته های یک دندانپزشک در کرج سفر به مریخ با شاتل هوایی بدون عنوان یادگیری برنامه نویسی مقدماتی